مشخصات وبلاگ

منتظران مهدی عج الله تعالی و فرجه الشریف

امیدواریت به آنچه امید نداری بیش از چیزی باشد که امید داری،

موسی بن عمران به امید قبسی از آتش از پیش زن و فرزند خود رفت، به مقام کلیم اللهی رسید و با منصب پیامبری بازگشت.

ملکه سبا برای دیدن سلیمان و کشورش رفت ولی بدست سلیمان مسلمان شد،

ساحران فرعونی برای عزت گرفتن از فرعون رفتند، اما مومنین واقعی بازگشتند.
.
.
.
امیرالمومنین علی (علیه السلام )

دنبال کنندگان ۳ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید

نويسندگان

اعمال ماه شعبان در المرقبات

اعمال ماه شعبان در المراقبات                                                       

فصل نهم : مراقبات ماه شعبان
شرافت این ماه
این ماه براى سالک الى الله بسیار با ارزش است . یکى از شبهاى قدر در این ماه مى باشد و کسى در آن متولد شده که خداوند بواسطه او وعده پیروزى به تمامى دوستان ، پیامبران و برگزیدگانش – از زمانى که پدر ما حضرت آدم (على نبینا و آله و علیه السلام ) در زمین ساکن شده – داده است . و وعده داده ، بوسیله او، بعد از پر شدن زمین از ظلم و جور، آن را پر از قسط و عدل نماید – که در جاى خود بطور مفصل به آن خواهیم پرداخت . و از مقام آن همین بس که ماه رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم ) بوده و حضرتش (صلى الله علیه و آله و سلم ) فرمودند: ((شعبان شهرى ؛ رحم الله من اعاننى على شهرى ؛ شعبان ماه من است ، خداوند کسى را که مرا در ماهم یارى کند، بیامرزد.))
کسى که از این دعوت بزرگ آگاه شود، باید بکوشد که از دعوت شدگان این دعوت گردد. این جانشین و برادر او امیرالمؤ منین است که مى فرماید: ما فاتنى صوم شعبان مذ سمعت منادى رسول الله (صلى الله علیه و آله و سلم ) ینادى فى شعبان ؛ فلن یفوتنى ایام حیاتى ان شاء الله ؛ از زمانى که نداى منادى رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم ) را که براى روزه این ماه ندا مى کرد شنیدم ، هیچگاه روزه این ماه را از دست نداده و در تمام عمرم آن را از دست نخواهم داد؛ اگر خدا بخواهد.)) این درباره روزه این ماه بود؛ و مى توان کمک به آن حضرت (صلى الله علیه و آله و سلم ) را از جهات دیگر مانند نماز، صدقه ، مناجات و تمام کارهاى خیر با روزه این ماه مقایسه نمود.


مناجات شعبانیه
این مناجات ، مناجات معروفى است . و اهلش بخاطر آن با ماه شعبان ماءنوس شده و بهمین جهت منتظر و مشتاق این ماه هستند. این مناجات شامل مطالب اساسى در مورد چگونگى معامله بندگان با خداى بزرگ بوده و آداب خواستن ، دعا و طلب آمرزش از او را، آنگونه که شایسته است ، بیان مى کند و استدلالهاى جالب توجهى جهت امیدوار شدن به درگاه خدا که با مناجات با او مناسب است در بر دارد. و بروشنى ، ملاقات ، نزدیکى و دیدن خدا را معنى مى کند و به این ترتیب شبهه هاى سالک ، شکهاى منکر و وحشت اهل شک را برطرف مى کند. و نیز اشاره اى به شناخت نفس و این که شناخت آن باعث شناخت پروردگار است دارد بنابر تفسیر بعضى از فرازهاى آن توسط یکى از بزرگان اهل معرفت .
تمام کلام این که این مناجات ، از اعمال مهم این ماه است ؛ و نه تنها ماه ، که سالک نباید بعضى از فرازهاى آن را در طول سال ترک کند و در قنوتها و سایر حالهاى عالى خود، خیلى با آن مناجات نماید و وقتى که مى گوید: و اءنر اءبصار قلوبنا بضیاء نظرها الیک ، حتى تخرق اءبصار القلوب حجب النور، فتصل الى معدن العظمه ، و تصیر اءرواحنا معلقه بعز قدسک ؛ و دیدگان قلبهاى ما را با نور نگاه آن به حضرتت روشن بفرما تا آنگاه که چشمهاى دل پرده ها و مانعهاى نورى را پاره کرده و به معدن بزرگى برسد و روحهاى ما به عزت پاکیت وصل شود. از گفته خود غافل نباشد. و تاءمل کند، آیا قلب او چشم دیدن نور را دارد؟ پرده هاى نورى چیست ؟ و معدن بزرگیى که در پوشش پرده هاى نورى مى باشد، کدام است ؟ تا بداند چه مى گوید و از پروردگارش چه مى خواهد. چون کسى که نمى داند از خدا چه مى خواهد نمى توان گفت : فلان چیز را خواسته ؛ بلکه باید گفت : الفاظى را به زبان آورده است . خداوند در قرآن مى فرماید:((اى کسى که وقتى او را بخوانند، به داد بیچاره رسیده و گرفتارى او را برطرف مى کند.)) و مى فرماید: ((بخوانید مرا تا اجابت کنم شما را.)) نیز مى فرماید: ((از فضل خدا بخواهید، زیرا خدا با شما مهربان است .)) و نمى فرماید: الفاظ را بزبان آورید.
بهر حال این مناجات بزرگى است و یکى از ارمغانهاى آل محمد (صلى الله علیه و آله و سلم ) مى باشد که بزرگى آن را کسى که قلب سالم و گوش ‍ شنوایى داشته باشد، درک مى کند. و اهل غفلت از درک فواید و نورهاى آن بى بهره اند.
ارزش نعمت مناجات
بیشتر مردم قدر نعمت مناجات را نمى دانند. مناجات شامل معارف بالایى است که بجز اهلش که همان اولیاى خدا هستند و از طریق کشف و شهود به آن رسیده اند، کسى از آن آگاهى ندارد. و رسیدن به این معارف از راه مکاشفه از بهترین نعمتهاى آخرت است که قابل مقایسه با هیچکدام از نعمتهاى دنیا نیست . امام صادقه (علیه السلام ) در این فرمایش ، ارزش ‍ این نعمت را این گونه بیان مى کنند: ((اگر مردم برترى شناخت خدا بر سایر نعمتها را مى دانستند، به زیباییهاى زندگى دنیا که در اختیار دشمنان ما گذاشته شده ، چشم نمى دوختند؛ در نعمت شناخت خدا قرار گرفته و مانند لذت کسى که همیشه در بهترین جاهاى بهشت با دوستان خدا بسر مى برد، از آن لذت مى بردند…))


سایر اعمال این ماه
۱- از اعمال مهم در این ماه روزه است ؛ باندازه اى که با حالش مناسب باشد. و بهتر است اگر مانعى نبود – گر چه این مانع رجحان روزه نگرفتن باشد – تمام ماه را بجز یک یا دو روز آخر آن را روزه بگیرد؛ و با این یک یا دو روز بین روزه این ماه و روزه رمضان فاصله بیندازد. و اگر این مقدار را نمى تواند، بمقدار زیادى روزه بگیرد تا وارد دعوت مقدس رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم ) شده و از کسانى باشد که حضرتش (صلى الله علیه و آله و سلم ) را یارى مى کنند و گمان نمى کنم با یک یا دو روز روزه گرفتن وارد این دعوت شود و از کسانى باشد که بتوان گفت : به رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم ) کمک کرده است .
درباره روزه هر کدام از روزهاى این ماه اخبار مفصلى وارد شده است . و من فقط روایتى را که در کتاب ((من لا یحضره الفقیه)) آمده است ، نقل مى کنم . امام صادق (علیه السلام ) فرمود:((کسى که روز اول ماه را روزه بگیرد، حتما وارد بهشت مى شود. و کسى که دو روز را روزه بگیرد، خداوند در هر شب و روزى (به چشم رحمت ) به او مى نگرد و در بهشت هم به این نگاه ادامه مى دهد. و کسى که سه روز روزه بگیرد، با خداوند در عرش و بهشت او دیدار مى کند.))
سید بن طاووس (قدس سره ) جهت توضیح دیدن خداى متعال ، در کتاب اقبال مى گوید: ((شاید منظور از دیدار خدا در عرش این باشد که عده اى از بهشتیان در جایى از عرش باشند که هر کس به آنجا برسد به او مى گوید: خدا را دیده است ؛ چنانچه خداوند کعبه مشرفه را منزل خود قرار داده و هرکس به دیدن آن برود، مى گوید: به دیدن خدا رفته است .))

معلوم نیست سید بن طاووس (قدس سره ) مى خواهد دیدار با خدا یا دیدار با خدا در عرش را توضیح بدهد. گر چه ظاهر کلامش این است که در صدد توضیح چگونگى اصل دیدن خداست ولى در کتاب ((فلاح السائل )) در ذیل فرمایش امام صادق (علیه السلام ) که مى فرماید: ((آنقدر آن (آیه ) را تکرار کردم تا آن را از گوینده اش شنیدم …))، کلامى دارد که در آن به دیدن و ملاقات معنوى خداوند تصریح مى کند؛ بگونه اى که منافاتى با منزه دانستن خدا از جسم بودن ندارد. بهر حال این توجیهات لازم نیست و واقعا خدا را مى بیند؛ چنانچه در مناجات شعبانیه نیز از این مطلب با عبارات ذیل تعبیر شده است :حتى تخرق ابصار القلوب حجب النور؛ فتصل الى معدن العظمه ؛ و تصیر ارواحنا معلقه بعز قدسک ؛ تا دیدگان قلب موانع نورى را پاره کرده و آنگاه به معدن بزرگى برسد؛ و روحهاى ما به عزت پاکیت وصل شود. و دیدن باین شکل هیچ منافاتى با اعتقاد ما مبنى بر جسم نداشتن خداوند ندارد؛ تا احتیاج به تفسیر آن باشد، و شاید سید بن طاووس (قدس سره ) با این کلام مى خواسته دیدار عرش را توضیح بدهد؛ نه اصل دیدار را.
۲- از اعمال مهم در این ماه صلواتى است که در نیمروز هر روز این ماه فرستاده مى شود؛ و اول آن چنین است . اللهم صل على محمد و آل محمد، شجره النبوة …
۳- یکى دیگر از اعمال این ماه ، همانگونه اى که در کتاب اقبال است بجا آوردن نماز و خواندن دعاهاى این شبهاست . سالک باید در رابطه با این اعمال جدى بوده ، و به هر کدام از ذکر و فکر و این اعمال که نشاط دارد، با در نظر گرفتن اولویتها اقدام کند. و این مطلب را نیز در نظر داشته باشد که عمل به روایتى که متضمن این اعمال است ، بخاطر تسامح در مدرک اعمال مستحبى است . و معمولا بهتر است هم به اعمال راحت و آسانى که مى توان با نشاط آن را انجام داد و هم به عبادات روزمره ، با در نظر گرفتن حال خود، بپردازد.
۴ – یکى دیگر از کارهاى مهم در این ماه عمل به این روایت است . امیرالمومنین (علیه السلام ) فرمودند: ((در هر پنجشنبه شعبان آسمانها زینت شده و آنگاه فرشتگان عرض مى کنند: خداى ما! روزه داران شعبان را ببخش و بیامرز و دعایشان را اجابت فرما. بنابراین کسى که دو رکعت نماز بجا آورد که در هر رکعت سوره ((فاتحه )) را یک بار و ((قل هو الله احد)) را صد بار بخواند و بعد از سلام دادن صدبار بر پیامبر (صلى الله علیه و آله و سلم ) درود فرستد، خداوند تمام خواسته هاى دینى و دنیایى او را برآورده مى فرماید. و کسى که یک روز آن را روزه بگیرد، خداوند بدن او را بر آتش حرام مى کند.


سوم شعبان
این روز بجهت تولد امام حسین (علیه السلام ) در آن روز بزرگى بوده و سالک باید بمقدار توانایى با روزه ، زیارت ، دعاهایى که در این روز وارد شده و سایر طاعتها، شکر این روز را بجا آورد. در چنین روزى فطرس ‍ ملک سلامتى بالهاى خود را بدست آورد. سالک نیز مى تواند این روز را پناه خود قرار داده و با آن نجات پیدا کند. و دو بال روح و عقل خود را بدست آورده تا بتواند با اهل معنى در آسمانهاى قرب و رضوان پرواز کند. باید توجه داشت که ، همانگونه که اهل بیت در این روز خوشحالیشان بخاطر تولد آن حضرت (علیه السلام ) همراه با اندوه و عزا بود، سالک نیز باید چنین باشد. و در پایان مانند روزهاى شریف این روز را به پایان برساند.



نیمه شعبان
روز و شب نیمه شعبان زمان بسیار شریفى است که جهات زیادى باعث این شرافت و بزرگى شده است . از قبیل :
(الف از شبهاى قدر مى باشد و شب تقسیم رزقها و عمرها چنانچه در روایات زیادى وارد شده است . و در بعضى از آنها آمده است : ((خداوند این شب را براى امت قرار داده است ؛ چنانچه شب قدر را براى رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم ) قرار داده . – و این اشکال که بنابراین ، لازم مى آید که شب قدر، بیش از یک شب باشد را مى توان به این بیان پاسخ گفت که تقدیر، مراتب و مراحل گوناگونى دارد.
(ب از اوقات زیارتى امام حسین (علیه السلام ) مى باشد که غیر از فرشتگان صد هزار پیامبر (علیهم السلام ) آن حضرت (علیه السلام ) را زیارت مى کنند. و این مطلب نشانه عظمت این شب است .
(ج از شب هایى است که تاءکید به زنده نگهداشتن آن شده و اعمال و عبادات بسیار ارزشمندى در آن وارد شده که مى توان گفت : در هیچ شبى – اعم از شب قدر یا غیر آن – مانند یا بیشتر از آن نیامده است .
(د شب میلاد امامى است که گیتى را از عدالت پر کرده ، زمین را پاک مى نماید و در تمام زمینه هاى دینى و دنیایى حاکمیت دارد.
اعمال مهم شب نیمه شعبان
(۱-اولین کارى که سالک باید در این شب انجام دهد این است که از لذت و آسایش دنیا در این شب چشم پوشى نماید. و آنگاه براى استفاده بیشتر از آن و تصحیح اعمال خود باید فرض کند که شب خداحافظى او با این دنیا و تمام اعمال بوده و فرداى آن روز قیامت است . و نیز قبل از فرا رسیدن شب باید اعمالى را که در آن مى خواهد انجام بدهد مشخص ‍ نماید و اگر دو عمل در فضیلت یکسان بود سخت تر را انتخاب کند.
(۲-از اعمال مهم نمازهایى است که وارد شده است :
(الف صد رکعت نماز با هزار ((قل هو الله احد)) که فضیلت این نماز بیش از نماز بعدى است .
(ب چهار رکعت که در هر رکعت پنجاه یا صد یا دویست و پنجاه بار ((قل هو الله احد)) خوانده مى شود. و پس از آن خواندن دعایى که با این عبارت شروع مى شود: ((اللهم انى الیک فقیر…))
(ج دو رکعت نمازى که در این روایت آمده است : ((شیخ طوسى بنقل از ابى یحیى مى گوید از امام صادق (علیه السلام ) پرسیدم برترین دعاها کدام است ؟ حضرت (علیه السلام ) فرمودند: بعد از خواندن نماز عشا دو رکعت نماز بخوان ؛ در رکعت اول سوره ((حمد)) و ((جحد)) و در رکعت دوم سوره ((حمد)) و ((اخلاص )) را بخوان و بعد از این که سلام دادى ، سى وسه مرتبه((سبحان الله )) و سى وسه مرتبه ((الحمد لله )) و سى وچهار مرتبه ((الله اکبر))بگو؛ سپس بگو: ((یا من الیه یلجا العباد…)) آنگاه سجده کن و بیست بار ((یارب ))، هفت بار ((یا الله ))، هفت بار((لا حول و لا قوة الا بالله )) بگو و سپس بر پیامبر (صلى الله علیه و آله و سلم ) صلوات فرستاده و حاجت خود را از خدا بخواه . بخدا سوگند اگر با این عمل بعدد قطرات باران از خداوند حاجت بخواهى با کرم و فضل خود تو را به خواسته هایت مى رساند.
البته این حدیث با روایات دیگرى نقل شده که در مسجد با هم فرق دارند. براى روشن شدن مطلب به کتاب اقبال مراجعه کنید.
و اگر شب طولانى بود و کسى توانست هم این دو رکعت و هم صد رکعت با هزار قل هو الله را بجا آورد به خیر بزرگى رسیده است ؛ زیرا علاوه بر معتبر بودن روایت ، ثواب این دو نماز به اندازه اى است که انسان از تصور آن عاجز است .
(۳-از اعمال مهم عمل به حدیثى است که در کتاب اقبال روایت شده : ((رسول اکرم (صلى الله علیه و آله و سلم ) فرمودند: شب نیمه شعبان در خواب بودم که جبرئیل آمد و گفت : محمد! چرا در این شب خوابیده اى ؟ گفتم : جبرئیل ! مگر چه شبى است ؟ گفت : شب نیمه شعبان است . محمد! برخیز. آنگاه مرا بلند کرده و به بقیع برد، سپس گفت : سرت را بلند کن ، زیرا این شبى است که درهاى آسمان در آن باز مى شود: درهاى رحمت . درِ ((رضوان ))، درِ ((مغفرت )) درِ ((فضل )) ((توبه )) درِ ((نعمت )) درِ((جود)) و درِ ((احسان )). و خداوند به عدد موها و پشمهاى گاو و گوسفند – مردم را از آتش جهنم – آزاد مى کند؛ زمان مرگ را در آن ثبت کرده و بمدت یک سال روزیها را تقسیم مى کند؛ و هر چه را که در تمام سال اتفاق مى افتد فرو مى فرستد.
محمد! کسى که این شب را با گفتن ((الله اکبر))، ((سبحان الله )) و ((لا اله الا الله )) و دعا و نماز و قرآن خواندن و انجام اعمال مستحب و استغفار کردن زنده نگهدارد بهشت منزل و استراحتگاه او خواهد بود و گناهان گذشته و آینده اش بخشیده مى شود.
محمد! کسى که در این شب صد رکعت نماز بجا آورد و در هر رکعت ((فاتحة الکتاب )) را یک بار و ((قل هو الله احد)) را ده بار بخواند و بعد از فراغ از نماز، ده بار ((آیة الکرسى )) و ده بار((فاتحة الکتاب )) خوانده و صد بار سبحان الله بگوید، خداوند صد گناه کبیره که باعث هلاکت و ورود او در آتش مى باشند را، مى بخشد؛ و در مقابل هر سوره و تسبیحى کاخى در بهشت به او عنایت مى کند؛ و توانایى شفاعت صد نفر از بستگانش را به او داده و او را در ثواب شهدا شریک مى کند و آنچه به روزه داران این ماه و عبادت کنندگان این شب مى دهد، به او نیز عنایت مى کند؛ بدون این که پاداش آنان را کم کند.
پس این شب را زنده بدار و شب زنده دارى و نزدیکى به خدا، با عمل در این شب ، را به امتت دستور بده ؛ زیرا شب شریفى است . در حالى نزدت آمدم که تمام فرشته ها در آسمان پاهایشان را جفت کرده اند: عده اى تسبیح مى کنند، عده اى در رکوع ، عده اى در سجود و گروهى ذکر مى گویند. شبى است که کسى دعا نمى کند مگر این که مستجاب مى شود؛ کسى چیزى نمى خواهد مگر این که مستجاب مى شود؛ کسى چیزى نمى خواهد مگر این که به او داده مى شود؛ کسى درخواست مغفرت و بخشش نمى کند، مگر این که بخشیده مى شود. کسى توبه نمى کند مگر این که توبه اش پذیرفته مى شود. کسى که از خیر این شب محروم شود، از خیر بزرگى محروم شده است .
رسول خدا در این شب دعا مى کرد و مى گفت : ((اللهم اقسم لنا من خشیتک …))
در روایت دیگرى ، راوى حدیث مى گوید: ((سى نفر از اصحاب رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم ) به من گفته اند: رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم ) فرمود: کسى که این نماز را در این شب بجا آورد، خداوند هفتاد نگاه – رحمت – به او مى کند؛ و با هر نگاه هفتاد خواسته او را برآورده مى کند، که کوچکترین آن بخشیدن گناه است . و اگر بدبخت باشد و سعادت بخواهد، خداوند او را سعادتمند مى کند. و خداوند هر چه را بخواهد، محو کرده و ثبت مى کند و حوادث عالم را به خواسته خود تغییر مى دهد و اصل کتاب (آفرینش ) نزد او است ؛(۱۶) و اگر پدر و مادرش اهل آتش باشند، و چیزى را شریک خدا ندانسته باشند، از آتش ‍ خارج مى شوند. کسى که این نماز را بخواند، هر حاجتى را که بخواهد، خداوند برآورده نموده و چیزهایى را که نه چشمى دیده و نه گوشى شنیده ، براى او در بهشت آماده مى کند. سوگند به کسى که من را بحق به پیامبرى برانگیخت ، کسى که به خاطر خدا این نماز را بجا آورد، خداوند بهره اى از پاداش تمام کسانى که خدا را در این شب عبادت کرده اند، به او عنایت نموده و به نویسندگان بزرگوار اعمال امر مى کند که براى او نیکى نوشته و گناهان او را پاک کنند تا جایى که گناهى نماند؛ و تا زمانى که جاى خود را در بهشت نبیند، از دنیا نمى رود؛ و خداوند فرشتگانى فرستاده با او مصافحه نموده و به او سلام کنند؛ و در روز قیامت با افراد بزرگوار و خوبى خواهد بود؛ و اگر قبل از پایان سال بمیرد، شهید شده ، و مى تواند هفتاد هزار نفر از یکتا پرستان را شفاعت نماید. بنابراین کسى در برخاستن براى عبادت در این شب سستى نمى کند مگر آدم بدبخت .)) و نیز مى گوید: ((سید یحیى بن الحسین در کتاب امالى حدیثى را به مولاى ما على (علیه السلام ) نسبت داده که آن حضرت (علیه السلام ) فرمودند: کسى که شب نیمه شعبان صد رکعت نماز با هزار قل هو الله احد بجا آورد، روزى که قلبها مى میرند قلب او نخواهد مرد؛ و از دنیا نمى رود تا زمانى که صد فرشته را ببیند که او را از عذاب خدا پناه مى دهند: سى تا از این فرشتگان بهشت را به او مژده داده ؛ و سى تاى دیگر او را از شیطان حفظ مى کنند؛ و سى تاى دیگر در شب و روز براى او استغفار مى کنند و ده تاى دیگر با کسى که با او در افتد، مى جنگند.))
اى بیچاره به خودت که اسیر کارهاى بد گذشته ات هستى ، رحم کن . و خود را از بارهاى گرانى که بر پشت دارى و از اعمال زشت گذشته ات بوجود آمده ، رها کن . همین ها بدبختى هاى بزرگى را برایت در پى دارند. به روزى مى رسى که مى گویند:((راه فرار کجاست ؟ هرگز پناهگاهى نیست . به جز درگاه خدا آرامشگاهى نیست . در این روز به انسان خبر مى دهند که در اول و آخر عمر چه کرده است .))(۱۷) انصاف بده ، آیا به وعده هاى خدا و روز دیگر و پاداش اعمال ایمان دارى ! آیا در برابر خود جائى را مى بینى که پیامبران به جهت آن گریه کرده دوستان خدا از آن لرزیده و هنگام یادآورى آن متقین غش مى کنند. تو را چه مى شود که از آنچه پیامبران معصوم خدا و فرشتگان پاک مى ترسیدند، ایمن هستى ! آیا چیزى مى بینى که آنها نمى بینند! یا کار خیرى انجام داده اى که آنها انجام نداده اند! یا از چیزى پرهیز کرده اى که آنها پرهیز نکرده اند! یا از فریب خدا غافل هستى ! و بجز فاسقان کسى از مکر خدا غافل نیست .
درباره خود بیندیش ((روزى که فرشته بزرگ ، روح القدس و فرشتگان دیگر بصورت منظم و صف کشیده برخیزند، کسى سخنى نمى گوید مگر آن که خدا به او اجازه داده و سخن درست بگوید.)) و فرض کن اجازه دادند صحبت کنى ، آیا جواب درستى براى سؤ ال خداى متعال دارى ؟ در حالى که اصلا معلوم نیست به تو اجازه بدهند صحبت کنى ؛ یا ممکن است بگوید:((دور شوید و با من حرف نزنید.))
آنگاه در مورد وعده خداى متعال در مورد این عمل کم – صد رکعت نماز در یک شب – فکر کن . آیا عاقل در این مورد سهل انگارى مى کند! به خود خطاب کن : اى کسى که ادعاى ایمان به وعده هاى خداوند متعال دارى ، درباره این منافع بزرگ و بسیار با ارزش چه مى گویى ؟ آیا مى توانى قیمتى مانند منافع دنیوى و نعمتهاى پست دنیا بر آن بگذارى ! کاخى از کاخهاى بهشت را که خدا در مقابل یک تسبیح در این شب به تو وعده داده ، قیمت گذارى کنى ؛ کسى مى تواند بفهمد چه کرامتهایى در آن نگاه نهفته است !
سپس به حال خود بیندیش و ببین چقدر به دنیا حریص هستى ! چگونه بخاطر از بین رفتن کالاهاى با ارزش از تاءسف مى میرى ! همان کالاهایى که در مقابل کوچکترین کالاهاى آخرت بى ارزش هستند.
علت بى علاقگى به پاداش آخرت و علاقه به نعمتهاى دنیا، چیزى جز ضعف ایمان به جهان غیب و لوازم آن است ! اگر چنین بود، واى بر تو که در آینده به خدا و فرشتگان و کتابهاى خدا و پیامبران و روز قیامت کافر شده ، گمراه مى شوى و ور شکسته مى گردى ؛ و باید خود را براى آتشى که خداوند به افراد بى ایمان به خدا وعده داده است ، آماده کنى . زیرا ایمان ضعیف با علتى ناچیز و ترس کمى از بین مى رود. بخصوص در بیمارى مرگ که حواس آشفته مى شود. بنابراین اگر ایمان محکم و استوار نباشد، شاید امانتى بوده و در سختیهاى مرگ تبدیل به کفر شود. پس در زمان عافیت خود را براى بلا و در زمان سلامتى خود را براى بیمارى آماده کن . در روزهاى مهلت ، فرصت را غنیمت شمار، قبل از این که فرستادگان خدا بیایند و بخواهى یک ساعت به عمرت اضافه شود ولى جواب بدهند تمام شد و به لحظه اى راضى شوى ولى ندهند. بنابراین براى نجات خود این اعمال مهم را انجام بده ؛ و مانند غریق خدا را در این وقتهاى شریف بخوان ؛ و مانند کسى که در آتش گرفتار است ، بوسیله دوستان و اولیایش ‍ به او متوسل شو؛ زیرا کریم است و کرامت به بندگان بیچاره اش را که به درگاه او پناه آورده باشند و به دوستانش متوسل شده باشند، دوست دارد. در حالى که تمام درها باز است از کدام در وارد مى شوى ! از در رحمت یا خوشنودى یا بخشش گناه یا توبه یا فضل یا نیکوکارى یا نعمت یا سخاوت و بخشش . و اهل هر در نیز کسى است که متصف به صفت آن در، باندازه توانایى باشد.
بهره ات از در رحمت این است که به بندگان غافل خدا رحم کنى ، و آنان را با وعظ و نصیحت و لطافت و بدون درشتى و خشونت ، از راه غفلتى که دارند براه خدا آورى ؛ و به گناهکاران با چشم رحمت نگاه کنى نه با چشم آزار و اذیت . و نیز تمام گناهانى که در دنیا انجام مى شود را مانند گناهان خود در نظر بگیر و سعى کن به اندازه توانایى آن را از بین ببرى با این هدف که مبادا خشم خدا شامل حال تو شده و سزاوار ممنوعیت از همسایگى خداوند شود. و نیاز هر نیازمندى را به اندازه توان برآور و اگر نتوانستى برایش دعا، و با او همدردى کن .
و بهره ات از در خوشنودى این است که از خداى خود خوشنود باشى و بالاتر، او نیز از تو خوشنود باشد، زیرا این دو لازم و ملزوم یکدیگر هستند. و به آسانى از خلق خدا راضى شده و با آنان خشونت و بداخلاقى نکن .
و بهره ات از در ((بخشش گناه )) این است که به اندازه گناهت از خداوند آمرزش بخواهى با شرایطش . و از تمام مخلوقات خدا که به گردن تو حقى دارند، به اندازه ظلم و بدى و جفایت پوزش بخواهى و کسانى را که به گردن آنان حقى دارى ببخشى و عذر کسانى را که معذرت مى خواهند، بپذیرى .
بهره ات از در ((توبه )) نیز این است که در آینده هیچ گناه یا عمل مکروهى را انجام نداده ، نسبت به خلق و خالق بدى نکرده و گذشته را تا آنجا که مى توانى جبران کنى .
بهره ات از در ((فضل )) نیز این است که در رابطه با حق خدا بمقدار واجب راضى نشده ؛ و در رابطه با حق مردم نیز به عدل و مساوات کفایت نکرده ، و طورى رفتار کنى که خیر تو براى آنان بیشتر از خیر آنان براى تو باشد. و یکى از اینها این است جواب سلام را بهتر از سلام آنان بدهى .
و بهره تو از درِ ((نیکوکارى )) این است که خدا را طورى عبادت کنى که گویا او را مى بینى و اگر تو او را نمى بینى ، او تو را مى بیند، به کسى که با تو بدى کرده ، نیکى کنى و کسى را که به تو ظلم کرده ببخشى و با کسى که از تو بریده بپیوندى .
و بهره ات از در ((بخشش و سخاوت )) این است که تمام وجودت را در راه خدا نثار کنى – زیرا او شایسته این است – و خیرت را براى مردم افزایش دهى ؛ البته نه به جهت نیازى که به آنان دارى .
این درها باز هستند، بخصوص در این شب . و اکنون تو از کدام در مى خواهى بر خدایت وارد شوى ؟ باندازه فضیلت در و باندازه بهره اى که از آن در دارى ، از خود کرامت نشان بده ، و براى بدست آوردن این صفات بیشتر از افزایش شکل و قالب عبادات کوشش کن . زیرا نور نماز بنده اى که خود را با این صفات آراسته است ، هزار بار یا بیشتر افزونتر از نور نماز بنده اى است که به این صفات متصف نباشد. خداى پر فضلى که بر جمیع مخلوقات منت داشته و بخشنده فضل مى باشد هرگز با کسى که متصف به صفت فضل باشد با عدل خود رفتار نکرده ، پاداش زیادى به عمل کم او داده ، پاداش عمل او را بى اندازه زیاد مى کند و گناهان او را به چندین برابر عمل نیک تبدیل مى نماید.
(۴-بجا آوردن سجده هایى که دعاهاى مخصوصى در آن خوانده مى شود، و در بعضى از آن دعاها به سه مقام بلند انسانى اشاره شده است . آنجا که مى گوید: ((سجد لک سوادى و خیالى و بیاضى )) از این عبارت به خوبى روشن مى شود که انسان سه عالم دارد: عالم محسوس ، که انسان در این عالم مرکب از ماده و مقدار است و عالم مثال که مرکب از شکل و روح بوده و عالم حقیقى یعنى عالمى که حقیقت انسان همان بوده و انسانیت انسان وابسته به اوست ؛ عالمى که عارى از شکل و ماده است . و همین عالم ، عالم الهى اوست که اگر کسى آن را بشناسد پروردگارش را شناخته است . یعنى شناخت این عالم وسیله اى براى شناخت خداى متعال است .
(۵-نزدیکى جستن به امام زمان (عج ) کسى که حجت عصر، ولى امر، راز دارنده بزرگ ، صاحب غیبت الهى و دعوت پیامبر گونه ، وارث پیامبران و جانشین جانشینان ، مظهر عدل خدا، برافرازنده پرچمهاى هدایت ، از بین برنده ستمگران و منکرین حق ، ریشه کن کننده دشمنان ، گمراه کنندگان و کافران ، پاک کننده آثار انحراف و هواپرستى ، گردآورنده تمام سخنان حول محور تقوى ، حجت و نشانه بزرگ خدا، نصر و فتح نزدیک خدا، رابط آسمانیان و زمینیان ، تربیت کننده عالم ، سلطان بزرگ ، مولاى کریم ، مایه نگهدارى ما از لغزشها، آقا، امام و مولاى ما امام قائم مهدى است ، جان ما و تمام جهانیان بفدایش که مى توان با زیارت ، مناجات ، عرض شوق و شکایت از دورى او، دعا، نماز، دلسوختگى از دورى او، شکر نعمتها، اهداء طاعات ، بذل جان ، توسل ، پیوستن ، پناه جستن و درخواست کمک ، پیروزى و فیض و شفاعت به آن حضرت (عج ) نزدیک شد.
انسان باید بیندیشد که چه سعادتهایى را به جهت غیبت از دست داده و به دیگران بنگرد که چگونه در قلمرو او تصرف نموده ، و حق حکومت او را غصب نموده و بر دوستانش حکمرانى مى کنند؛ ظالمانه آنان را به سوى امیال خود مى برند و آنگاه از تمام این مسائل بدرد آمده ؛ و به خداوند بخاطر آن شکایت کند، و او را با سوز دل صدا زده ، فرج او را بخواهد و براى او تضرع و زارى کند که بر او منت گذاشته و دیدار جمال ، فرمانبردارى کامل ، رسیدن به خوشنودى و راهنمایى با هدایت او را نصیبش نماید. و مانند کسى که قبل از تولد پدر را از دست داده و منتظر آمدن و سرپرستى اوست ، در تمام حوادث ، وجود او و فرمانرواییش را به یاد آورد.
برادرى داشتم که بعد از فوت پدرم به دنیا آمد، و بعد از این که فهمید که پدرش از دنیا رفته است ، فکر مى کرد پدرش زنده است و دنبال پدر بود و در هر کار کوچک یا بزرگى او را بیاد مى آورد؛ و این که او مى آید و چنین و چنان مى کند. تو نیز نباید پدرت را بیش از امامت که پدر روحانى و حقیقى تو است دوست بدارى ؛ کسى که علت ایجاد روح و جسم و تمام نعمتهاى تو و از جانب پروردگار رهبر کامل مى باشد. کارها و سخنانت باید نشان دهنده این باشد که امامت را از دست داده ، منتظر ظهور و خواهان رسیدن به او مى باشى . و در زمان غیبت آنچنان وفادارى از خود نشان بده ، که ادعاى وابستگیت را به آن حضرت تصدیق کند. زیرا افراد بزرگوار در زمان غیبت چنان وفاداریى از خود نشان مى دهند که در زمان حضور نشان نمى دهند. و هدف تو از آرزوى ظهور و دیدارش نباید چیزى جز ظهور و دیدار او باشد. زیرا دیدار و نزدیک شدن به او بالاترین اهداف بوده و بقیه هدفها مقدمه اى براى رسیدن به این هدف است . شناخت ، نزدیکى و خوشنودى او پایان کارها و آرزوهاست .
(۶-خواندن دعایى که با این عبارت شروع مى شود: ((اللهم بحق لیلتنا و مولودها…))
(۷-زیارت امام حسین (علیه السلام ) و حضور در آرامگاه شریف آن حضرت (علیه السلام )؛ که در روایات خیلى نسبت به آن سفارش شده است . و باید او را با زیارت مخصوص این شب زیارت کند.
(۸-خواندن دعاى کمیل در سجده ، بخاطر پیروى از امیرالمؤ منین (علیه السلام ) در کتاب اقبال از شیخ طوسى روایت شده است که ((کمیل ، امیرالمؤ منین را در شب نیمه شعبان در حال خواندن این دعا مشاهده کرد.)) و مى گوید: در روایت دیگر آمده است : ((کمیل بن زیاد گفت : با مولایم امیرالمؤ منین (علیه السلام ) در مسجد کوفه نشسته بودم ؛ عده اى از اصحاب آن حضرت (علیه السلام ) نیز همراه او بودند، یکى از آنان گفت : معنى این آیه چیست ؟ ((فیها یفرق کل امر حکیم ؛ در آن شب هر چیزى با حکمت ، مشخص و معین مى شود)) حضرت (علیه السلام ) فرمودند: منظور شب نیمه شعبان است ؛ سوگند به کسى که جان على بدست اوست ، بنده اى نیست مگر این که تمام خیر و شرى که به او مى رسد در شب نیمه شعبان قسمت مى شود و این خیر و شرها از شب نیمه شعبان تا شب نیمه شعبان سال بعد به او مى رسد. و بنده اى که این شب را زنده داشته و با دعاى خضر به درگاه خدا دعا نماید، دعاى او اجابت مى شود.
وقتى که امیرالمؤ منین بازگشت ، شبانگاه به دیدار او رفتم . فرمود چرا آمدى ؟ گفتم : براى دعاى خضر؛ فرمود: بنشین کمیل ! اگر دعا را حفظ کنى و در شبهاى جمعه ، یا ماهى یک بار، یا سالى یک بار، یا در تمام عمر یک بار با آن دعا کنى ، باعث کفایت ، یارى ، رزق ، و آمرزش تو خواهد شد. کمیل ! به خاطر این که مدتى طولانى با ما بوده اى باید آنچه را که خواستى به تو بدهیم ، سپس فرمود: بنویس : اللهم انى اسئلک برحمتک التى وسعت کل شى ء…
سالک باید این دعا را با حضور قلب بخواند، باید بداند چه مى گوید.
و چیزهایى را که با حال خود سازگار نیست ، نباید بگوید. و موقعى که مى گوید: ((پروردگار و آقا و مولایم ! فرض کن عذابت را تحمل کردم ، جدائیت را چگونه تحمل کنم ؟)) سعى کند که در این دعا که جدایى از پروردگارش از عذاب جهنم برایش سخت تر است ؛ راستگو بوده و راضى نشود در چنین حالى ، به خدایى که عالم به پنهانى هاست ، دروغ بگوید؛ و با این عمل حکومت خدا را سبک شمارد.

کسى که مى خواهد در این ادعا راستگو باشد، باید معنى وصل شدن به خدا را – گرچه اجمالا – بداند تا بتواند ادعا کند که جدا شدن از این نعمت و سرور براى او سخت تر از عذاب خداست ؛ و نیز درباره ماهیت هر چیزى که در دعا و مناجاتش از خدا مى خواهد فکر کند تا دعایش ‍ مناجاتى واقعى باشد و طورى نباشد که معنى دعایى را که مى خواند، نداند. و از این جمله که در اواخر دعایش مى گوید، غافل نشود: ((و اجتمع فى جوارک مع المؤ منین ؛ تا در همسایگى تو با مؤ منین باشم)) و کسى که در مناجات خود غافل باشد و فراموش کند که چه مى خواهد و چه کسى را صدا مى زند، خطر بزرگى او را تهدید مى کند.
(۹-زیارت امام حسین (علیه السلام ) در بارگاه شریف یا از مکانهاى دور. زیارت آن حضرت (علیه السلام ) نماز و عمل مخصوصى دارد که در کتاب اقبال آمده است . و کسى که او را زیارت کند، مانند کسى است که خدا را در عرش او زیارت کرده باشد.
علاوه بر زیارت ، بنده مراقب باید بیندیشد که چرا خداوند متعال این همه ثوابهاى بزرگ براى زیارت امام حسین (علیه السلام ) قرار داده است ، بگونه اى که اعلام نموده زیارت او بعد از شهادت او و در آرامگاهش ‍ مانند زیارت خدا در عرش مى باشد. و همه نمى توانند به علت این مطلب پى ببرند. حتى سید و دانشمند بزرگوار ((سید مهدى بحرالعلوم )) علت آن را از شیخ بزرگ و عارف ((شیخ حسین )) معروف به ((نجف )) مى پرسد. و سؤ ال مى کند چرا در روایات این همه ثواب براى زائر امام حسین (علیه السلام ) و گریه کننده بر او وارد شده و عقل چگونه مى تواند این همه پاداش را براى این اعمال کم و کوچک بپذیرد؟ شیخ جواب مى دهد: امام حسین (علیه السلام ) با تمام مقامهایى که داشت مخلوق و محتاج و بنده خدا بود و با این حال تمام وجود خود را اعم از مال ، مقام ، آبرو، برادران ، فرزندان کوچک و بزرگ ، جان و حتى بدن خود را بعد از کشته شدن ، به خاطر دوستى و رضایت خدا داد. و فکر مى کنى اگر خداوند تمام دارایى خود را به امام حسین (علیه السلام ) بدهد زیاد باشد. در اینجا سید به این جواب قانع شده و گفت : جواب خوبى است . و نیز درباره حکمتهایى که در قضا و قدر خداوند در شهادت امام حسین (علیه السلام ) بوده اندیشیده و بفهمد که مثلا شهادت او (علیه السلام ) سببى براى نجات امت و کفاره گناهانش بوده و وسیله اى براى رسیدن به درجات عالى و راه نزدیکى براى شناخت مقام امامشان بوده است . صرف نظر از ثوابهایى که به خود آن حضرت عنایت فرمود و او را به برترین درجات رسانید.
و نیز با تفکر خود به این نتیجه برسد که یکى از توابهاى عالى و مقامهاى بزرگ ، که براى دوستان خدا آماده شده زیارت خداست ، تا مشتاق آن شده و آن را هدف قرار داده و براى بدست آوردن آن همت کرده و براى رسیدن به آن اشتیاق زیادى در او بوجود آید تا در دعاى خود که مى گوید: وهبنى صبرت على عذابک فکیف اصبر على فراقک ؛ فرض کن عذابت را تحمل کردم ، جدائیت را چگونه تحمل کنم ؟ راستگو باشد.
(۱۰-سجده و گفتن ذکرهاى آن که از رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم ) روایت شده همراه با حضور قلب و با توجه به معانى و دروغ نگفتن در آنچه مى گوید. همچنین خواندن دعاهایى که براى بین رکعتهاى نماز شب در کتاب اقبال روایت شده . و نیز غفلت نکردن از دعاى گرانقدرى که در نماز وتر یا بعد از آن خوانده مى شود.
(۱۱-محاسبه اعمال این شب . گمان مى کنم اگر با آگاهى و خوب حساب کند – بخصوص اگر از هدایت خدا در این مورد کمک بگیرد – باندازه اى از عمل خود استغفار مى کند که اگر این شب را خوابیده بود، این مقدار استغفار نمى کرد؛ چون فقط مخلصها از آفتهاى عمل مصون هستند و مخلصها را نیز خطر بزرگى تهدید مى کند و اگر فرض شود عمل او بدون آفت است باید قیمتى بر آن گذاشته و آن را با یکى از کوچکترین نعمتهایى که خدا به او داده ، مقایسه کند، و ببیند، اگر با ترازوى عدل بسنجد، آیا با این اعمال توانسته است شکر خدا را بجا آورد. و اگر ببیند، در اعمالش ، کوتاهى کرده یا آفتى دارد، با توسل به نگهبان شبش که از معصومین (علیهم السلام ) مى باشد، آن را جبران کرده و با اهداى سلام به او عرض کند: ((اى کسى که خداوند تو را از میان بندگانش انتخاب کرده ، و نگهبانى و حامى آنان نموده ، تو را به این انتخاب سوگند مى دهم که با چشم رحمت به بدبختى من نگریسته و به سستى ، نادانى ، بى چیزى ، ورشکستگى ، ندارى و بلایم رحم کنى و از خدا بخواهى من را قبول و از من خوشنود شود و مرا در این شب در حاجت و دعایت ، و شفاعت و شیعیانت ، وارد نمایى و نیز از خدا بخواهى خیر و ارشاد خود را نصیبم کند؛ مرا تقویت کرده و موفق کند و تمام خیرهاى دینى و دنیایى و آخرتى را به من عنایت کند. بزرگوار هستى و بزرگوارى را دوست دارى و از جانب خدا ماءمور به پناه دادن مى باشى . در پایان پذیراییت از من ، از خدا بخواه شناخت ، دوستى ، نزدیکى و خوشنودى خود را به من عطا کرده و مرا در دنیا و آخرت به شما ملحق کند و از شیعیان نزدیک و دوستان قدیمى شما بگرداند. تمام این کارها بدست اوست . درود خدا بر شما. آنچه خدا بخواهد (همان شود) و هیچ نیرویى بجز خدا نیست .))
و آنگاه اگر خواست ، مى تواند شبش را با سجده به پایان برساند.


آخرین جمعه شعبان
یکى دیگر از اوقات مهم ماه شعبان براى سالک الى الله آخرین جمعه آن است . از کتاب ((عیون )) از ((عبدالسلام بن صالح هروى )) نقل شده که مى گوید: در آخرین جمعه شعبان به دیدن ابى الحسن على بن موسى الرضا (علیه السلام ) رفتم ، حضرت فرمودند: ((ابا صلت ! بیشتر شعبان گذشت و این آخرین جمعه آن است ؛ کوتاهى گذشته خود را در این ماه جبران کن بسیار دعا و استغفار کن و خیلى قرآن بخوان ؛ و از گناهانت توبه کن ، تا وقتى ماه رمضان مى آید مخلص براى خدا باشى و هیچ کینه اى از مؤ منى در دلت نباشد مگر این که آن را از بین ببرى و از هر گناهى که انجام مى دهى ، دست بردار. تقواى خدا را پیشه کن و در نهان و آشکارت به او توکل کن ((و کسى که به خدا توکل کند خدا براى او کافى خواهد بود.)) و در باقیمانده این شهر این دعا را زیاد تکرار کن : اللهم ! ان لم تکن غفرت لنا فى ما مضى من شعبان ، فاغفر لنا فى ما بقى منه ؛ خدایا اگر در این مدت که از شعبان گذشته ، ما را نبخشیده اى ، در مدتى که از آن مانده ما را بیامرز؛ زیرا خداوند متعال باحترام ماه رمضان ، در این ماه افراد زیادى را از آتش رها مى کند.))
این فرمایشات حضرت (علیه السلام ) پیام و دستورالعملى براى اهلش ‍ در این مورد و تمام موارد مانند آن است . بنابراین آن را حفظ کرده ، غنیمت بدان و به آن عمل کن .


سه روز آخر شعبان
روزه این سه روز براى کسى که تمام این ماه را روزه نگرفته ، فضیلتى دارد که سزاوار نیست مراقب آن را ترک کند. صدوق از امام صادق (علیه السلام ) روایت نموده است : ((کسى که سه روز آخر شعبان را روزه گرفته و آن را به ماه رمضان وصل کند، خداوند روزه دو ماه پى در پى براى او مى نویسد.))
اعمال و مراقبات آخر ماهها بجهت اصلاح آنچه که در تمام ماه از بین برده غیر از اعمالى است که در اینجا گفتیم ؛ چنانچه در تمام ماهها به اعمال آخر ماه اشاره کردیم .
یکى از اعمال مهم ماه رمضان در شب آخر شعبان است و آن دعایى است که در کتاب اقبال براى این شب و شب اول ماه رمضان ، روایت نموده است . و اهل آن تکلیف آمادگى براى وارد شدن در میهمانى خداوند متعال را بتفصیل از این دعا مى فهمند.

نظرات (۱)

  1. بازدید کنید = بازدید کننده دریافت کنید

    سامانه عی سی رنک : اولین سامانه رایگان افزایش بازدید ، پیج رنک گوگل و رتبه آلکسا

    جهت کسب اطلاعات بیشتر و یا عضویت به

    http://ec01.ir

    مراجعه کنید

    همچنین جهت تبادل لینک می توانید به

    http://links.ec01.ir

    مراجعه کنید

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی