مشخصات وبلاگ

منتظران مهدی عج الله تعالی و فرجه الشریف

امیدواریت به آنچه امید نداری بیش از چیزی باشد که امید داری،

موسی بن عمران به امید قبسی از آتش از پیش زن و فرزند خود رفت، به مقام کلیم اللهی رسید و با منصب پیامبری بازگشت.

ملکه سبا برای دیدن سلیمان و کشورش رفت ولی بدست سلیمان مسلمان شد،

ساحران فرعونی برای عزت گرفتن از فرعون رفتند، اما مومنین واقعی بازگشتند.
.
.
.
امیرالمومنین علی (علیه السلام )

دنبال کنندگان ۳ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید

نويسندگان

۱۱ مطلب با موضوع «شعر» ثبت شده است

یا صاحب الزمان

بسمه تعالی

قدم به دیده منت گذار این جمعه

الا ای ابر بهاری ببار این جمعه

 

تمام عشق من این است بینمت آخر

مرا به حسرت دیدار نذار این جمعه

 

زدی کنار تو خود آن عموی کذابت 

بیا بزن خطبا را کنار این جمعه

 

*دلم گرفته از این روز های تکراری

بیا بکن همه جا رو بهار این جمعه

 

به انتظار تو من هر دقیقه منتظرم

ببار ای ابر بهاری ببار این جمعه

 

حسین خانزاده

او سنگ خورد سنگ ، عمو بی صدا شکست

مداحی زیبا از حاج میثم مطیعی براتون امده کردیم

امیدورایم خوشتون بیاد

سروده ای از حمید رضا برقعی

به مناسبت شب ولادت امام زین العابدین

به مناسبت شب ولادت امام زین العابدین علیه السلام اثر زیبایی به نام یا سجاد علیه السلام از علی فانی براتون آماده کردیم امیدواریم از این مولودی خوشتون بیاد


.

.

.

دریافت
حجم: 609 کیلوبایت

ولادت امام علی علیه السلام / روز پدر

ولادت امام علی علیه السلام

ولادت حضرت علی علیه السلام و روز پدر را خدمت تمام مسلمانان جهان بخصوص پدران تبریک عرض مینماییم

خرد را یافتم گفتم علی کیست

بگفت آنکس که وصفش حد کس نیست

ولادت امام جواد علیه السلام

امام جواد

اشعار ولادت حضرت جواد الائمه(ع) - مهدی نظری

 

ماخشکسالیم و شما باران مایی

دریای لطف و فضل بی پایان مایی

یا زهرا (س)

گلبرگ کبود

زهرا اگر نبود خدا مظهری نداشت

توحید انعکاس نمایان تری نداشت

 

گفتگوی کعبه با کربلا

صلی الله علیک یا اباعبدلله

گفت و گوی کعبه با کربلا

گفت با کرب و بلا کعبه ، من از تو برترم

تو بیابانی و من بیت خدای اکبرم

غزل فاطمی بسیار زیبا

فاطمیه

دردا همین که عمر پیمبر تمام شد
لبخندهای گونه ی دختر تمام شد

"کاغذ،قلم" نداد ولی گفت زیر لب:
"ایام کامرانی حیدر تمام شد"

رنج و عذاب فاطمه از لحظه ی هجوم
با ناله های گوشه ی بستر تمام شد

روزی که آمدند دم در، شروع شد
روزی که آمدند دم در، تمام شد

آتش چنان به شعله در آمد که پشت در
آب زلال چشمه ی کوثر تمام شد

دستی به در گرفته و دستی به دست یار
جان پدر به قیمت مادر تمام شد

زینب صدای غائله را دیرتر شنید
وقتی رسیده بود که دیگر تمام شد

مادر برای دختر خود در وصیتش
از سر شروع کرد و به معجر تمام شد
***
پنجاه سال بعد به سودای ابن سعد
قصه به "سر"رسید و نه با سر تمام شد

گفتند "ما رایت" به جز خوبی و خوشی
با این حساب حیف که آخر تمام شد

شاعر : مظاهر کثیری نژاد